زناشویی

چرا بعضی افراد از ترس از آسیب در روابط عاشقانه می‌گریزند؟

روابط عاشقانه می‌توانند منبع شادی، صمیمیت و حمایت باشند. با این حال، برای برخی افراد، ورود به یک رابطه عاشقانه ترسناک و دلهره‌آور است. این ترس اغلب ناشی از تجربیات گذشته و یا باورهای عمیق در مورد خود و روابط است که باعث می‌شود از آسیب دیدن در آینده وحشت داشته باشند. بهبود روابط زناشویی در این مقاله، به بررسی دلایل احتمالی این ترس و عواملی که باعث می‌شود افراد از روابط عاشقانه دوری کنند می‌پردازیم. این موارد لزوماً برای همه صدق نمی‌کنند و هر فرد ممکن است ترکیبی منحصر به فرد از این عوامل را تجربه کند.

  • تجربیات دردناک گذشته:

    روابط قبلی ناموفق، خیانت، طرد شدن یا سوء استفاده عاطفی می‌توانند زخم‌های عمیقی بر جای بگذارند و ترس از تکرار آن تجربیات را ایجاد کنند.
  • اعتماد به نفس پایین:

    فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد، ممکن است باور نداشته باشد که لایق عشق و محبت است و از ترس طرد شدن، از ورود به رابطه اجتناب کند.
  • ترس از آسیب پذیری:

    برقراری یک رابطه صمیمانه نیازمند آسیب پذیر بودن و نشان دادن جنبه‌های پنهان خود است. این موضوع برای افرادی که از قضاوت یا سوء استفاده می‌ترسند، بسیار دشوار است.
  • ترس از دست دادن استقلال:

    برخی افراد تصور می‌کنند که ورود به یک رابطه به معنای از دست دادن استقلال و آزادی شخصی است و به همین دلیل از آن اجتناب می‌کنند.
  • الگوهای ناسالم خانوادگی:

    مشاهده روابط ناسالم در خانواده، مانند مشاجره‌های دائمی، بی‌احترامی و عدم صمیمیت، می‌تواند تصویری منفی از روابط عاشقانه در ذهن فرد ایجاد کند.
  • باورهای غیرمنطقی در مورد عشق:

    داشتن باورهای کاملا مطلوب و غیرواقعی در مورد عشق و روابط، مانند “عشق باید آسان باشد” یا “شخص مناسب هرگز مرا ناراحت نخواهد کرد”، می‌تواند منجر به ناامیدی و ترس از شکست شود.
  • ترس از تعهد:

    برخی افراد از تعهد بلندمدت می‌ترسند، زیرا احساس می‌کنند که آزادی آنها را محدود می‌کند و از ترس شکست در تعهد، از ورود به رابطه اجتناب می‌کنند.
  • کمال گرایی:

    افراد کمال گرا اغلب استانداردهای بسیار بالایی برای خود و شریک زندگی خود دارند و از ترس ناکام ماندن در این استانداردها، از ورود به رابطه اجتناب می‌کنند.
  • عدم اطمینان به خود در انتخاب شریک زندگی:

    فرد ممکن است به توانایی خود در انتخاب شریک زندگی مناسب شک داشته باشد و از ترس انتخاب اشتباه، از ورود به رابطه خودداری کند.
  • ترس از صمیمیت عاطفی:

    برخی افراد در برقراری صمیمیت عاطفی مشکل دارند و از ترس احساسات شدید و آسیب پذیر بودن، از نزدیک شدن به دیگران اجتناب می‌کنند.
  • نداشتن مهارت‌های ارتباطی مناسب:

    فقدان مهارت‌های ارتباطی موثر می‌تواند منجر به سوء تفاهم و درگیری در روابط شود و به همین دلیل فرد از ترس این مشکلات، از ورود به رابطه اجتناب کند.
  • ترس از تغییر هویت:

    برخی افراد می ترسند که با ورود به یک رابطه، هویت خود را از دست بدهند و مجبور شوند تغییر کنند و این ترس باعث فرار از رابطه می شود.
  • تجربه تروما در کودکی:

    ترومای کودکی، مانند سوء استفاده یا غفلت، می‌تواند منجر به مشکلات زیادی در برقراری روابط سالم در بزرگسالی شود.
  • وابستگی ناایمن:

    سبک های دلبستگی ناایمن که در کودکی شکل می گیرند (اجتنابی یا اضطرابی) میتوانند باعث ایجاد ترس از صمیمیت و فرار از روابط در بزرگسالی شوند.
  • ترس از مسئولیت پذیری:

    رابطه نیازمند مسئولیت پذیری در قبال نیازهای خود و شریک زندگی است. برخی افراد از پذیرش این مسئولیت می ترسند.
  • مقایسه خود با دیگران:

    مقایسه روابط خود با روابط کاملا مطلوب و غیرواقعی دیگران (مثلاً در شبکه های اجتماعی) می‌تواند منجر به احساس ناامیدی و ترس از ناکافی بودن شود.
  • تمرکز بیش از حد بر استقلال مالی و شغلی:

    در این دوره زمانه، تمرکز بیش از حد بر موفقیت های فردی و مادی می‌تواند باعث شود که افراد روابط عاطفی را در اولویت پایین تری قرار دهند.
  • ترس از مریض شدن یا مرگ:

    بیماری یا مرگ نزدیکان می‌تواند ترس از فقدان و آسیب پذیری را افزایش دهد و باعث دوری از روابط عاطفی شود.
  • انتظارات غیرواقعی از نقش پارتنر:

    انتظار اینکه پارتنر باید تمام نیازهای عاطفی، اجتماعی و مالی فرد را برآورده کند، می‌تواند منجر به ناامیدی و ترس از عدم تحقق این انتظارات شود.
  • مشکلات سلامت روان:

    اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلالات شخصیت میتوانند به طور قابل توجهی بر توانایی فرد در برقراری روابط سالم و پایدار تاثیر بگذارند.

شناخت این دلایل و ریشه یابی ترس‌ها، اولین قدم برای غلبه بر آنها و ساختن روابط سالم و رضایت‌بخش است. اگر این ترس‌ها مانع از داشتن یک زندگی عاشقانه کامل شده‌اند، کمک گرفتن از یک متخصص می‌تواند بسیار مفید باشد. با کار کردن بر روی اعتماد به نفس، بهبود مهارت‌های ارتباطی و درمان زخم‌های گذشته، می‌توان بر ترس از آسیب دیدن غلبه کرد و وارد روابطی شد که سرشار از عشق، صمیمیت و حمایت هستند.

تجربه‌های آسیب‌زای گذشته

تجربه روابط ناموفق قبلی، به‌ویژه روابطی که با خیانت، بی‌احترامی یا سوءاستفاده همراه بوده، می‌تواند ترس عمیقی از تکرار آن الگوها ایجاد کند.این افراد ناخودآگاه سعی می‌کنند از ورود به موقعیت‌های مشابه اجتناب کنند.این تجربیات باعث ایجاد الگوهای فکری منفی می‌شوند، مانند این که “همه رابطه‌ها به درد ختم می‌شوند” یا “من لایق خوشبختی در رابطه نیستم”.این افکار، ترس از آسیب را تقویت می‌کنند.آسیب‌های دوران کودکی، به‌ویژه اگر در روابط نزدیک و خانوادگی رخ داده باشند، می‌توانند اثرات طولانی‌مدتی بر توانایی فرد در برقراری روابط سالم و ایمن داشته باشند.

فردی که در کودکی شاهد دعواهای شدید والدین بوده یا خود مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرار گرفته، ممکن است در بزرگسالی از صمیمیت و تعهد بترسد.ترس از آسیب در این افراد، اغلب یک مکانیسم دفاعی است برای محافظت از خود در برابر درد و رنجی که قبلاً تجربه کرده‌اند.آنها ممکن است ناخودآگاه به دنبال نشانه‌های خطر در طرف مقابل باشند و هرگونه نشانه کوچک را به عنوان هشداری برای تکرار گذشته تعبیر کنند.در نتیجه، قبل از اینکه رابطه عمیق شود، از آن خارج می‌شوند.

ترس از صمیمیت و آسیب‌پذیری

صمیمیت مستلزم آسیب‌پذیر بودن و نشان دادن جنبه‌های پنهان و آسیب‌پذیر خود به طرف مقابل است. این امر برای برخی افراد بسیار ترسناک است. آنها می‌ترسند که اگر خود واقعی‌شان را نشان دهند، مورد قضاوت، طرد یا سوءاستفاده قرار گیرند. این ترس می‌تواند ناشی از کمبود اعتماد به نفس یا احساس ناامنی باشد. فردی که خود را دوست ندارد و ارزشی برای خود قائل نیست، ممکن است باور داشته باشد که هیچ کس نمی‌تواند او را واقعاً دوست داشته باشد. پس، از صمیمیت اجتناب می‌کند تا از مواجهه با این باور دردناک جلوگیری کند. ترس از صمیمیت می‌تواند به صورت اجتناب از مکالمات عمیق، عدم ابراز احساسات یا حفظ فاصله فیزیکی و عاطفی بروز کند. این افراد ممکن است ترجیح دهند در روابط سطحی بمانند تا از آسیب‌پذیر شدن خود جلوگیری کنند.

عدم اعتماد به نفس و احساس ناامنی

عدم اعتماد به نفس و احساس ناامنی می‌تواند باعث شود فرد باور کند که لایق عشق و محبت نیست. این افراد ممکن است دائم نگران باشند که طرف مقابل آنها را ترک کند یا به فرد بهتری علاقه‌مند شود. این ترس می‌تواند به حسادت، کنترل‌گری یا نیاز به تایید مداوم منجر شود که خود می‌تواند رابطه را تخریب کند. فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد، ممکن است بیش از حد به دنبال جلب رضایت طرف مقابل باشد و نیازهای خود را نادیده بگیرد. این رفتار می‌تواند به مرور زمان باعث نارضایتی و فرسودگی در رابطه شود. احساس ناامنی همچنین می‌تواند باعث شود فرد به طور مداوم به دنبال اثبات عشق و تعهد طرف مقابل باشد و این کار را از طریق رفتارهای آزاردهنده و کنترل‌کننده انجام دهد.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. خیلی جالبه که آدم گاهی از چیزی که میخواد بیشتر از همه فرار می کنه. من یه مدت فکر میکردم اگه رابطه ای شروع نکنم اصلا حقم نیست شکست بخورم. بعد یه دفعه فهمیدم این ترس خودش یه جور شکسته. یه دوستی بهم گفت تو خودت رو از خیلی چیزای قشنگ محروم می کنی فقط به خاطر ترس از اتفاقایی که شاید هیچ وقت نیفتن.

    تو متن خیلی خوب اشاره شده که ترس از آسیب خیلی وقتا از باورهای قدیمی میاد. من خودم یادمه بچگی پدرومادرم همیشه دعوا میکردن و این تو ذهنم حک شده بود که همه رابطه ها همین شکلی میشن. تا اینکه فهمیدم این یه الگوی ذهنیه و لزوما درست نیست. شاید بقیه هم اینجوری تجربه هایی داشتن که براشون سوال شده.

    یه چیز جالب دیگه اینه که بعضیا فکر می کنن اگه کامل نباشن کسی دوستشون نداره. منم همیشه نگران بودم اشتباه کنم و طرف مقابل ازم بدش بیاد. بعد فهمیدم کسی که واقعا دوسم داشته باشه با تمام عیب هامم میپذیره. خوشحال میشم اگه کسایی که این حس رو تجربه کردن بگن چطور باهاش کنار اومدن.

    آخرین نکته اینه که گاهی ترس از صمیمیت باعث میشه آدم خودشو سرد نشون بده درحالی که دلش میخواد نزدیک باشه. من با یه نفر آشنا شدم که اول خیلی سرد بود ولی بعد فهمیدم به خاطر تجربه بد گذشته اینطوری شده. خیلی دوست دارم بدونم بقیه چجوری این ترس رو پشت سر گذاشتن.

پاسخ دادن به آرزو لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا